معجزه پرسپولیس...

نفهمیدم چطوری شد که پرسپولیسی شدم شاید برای اینکه توی چشم تمام این پرسپولیسی ها عطوفتی خونین نهفته است.بابا چقدر سعی کرد من تغییر رنگ بدهم نشد.تمام آن کیهان ورزشی های قدیمی و اینکه پدر در باشگاه آبی ها کشتی گرفته بود هم نتوانست ازاین معجزه قرمز شدن بکاهد.
حالا پرسپولیس قهرمان شده.گرچه از آن تیم رویایی من ؛ با مجتبی محرمی و فرشاد و عابدزاده و علی پروین فاصله عجیبی دارد...اما حس پرازشیطنت دوست داشتنش همان است.
این سالها وقتی می خواهم خبر پرسپولیس را بخوانم هم همیشه با خودم دودوتا چهارتا می کنم نکند "برون فکنی "کنم...اما فکر کنم آخرش هم تابلو می شود که مارا چه میلی به لیلی است.
پرسپولیس و استقلال یک خوبی دیگر هم دارند.همانطور که برزیلی ها زیر سایه سامبا(رقص محلی برزیلی ها در هر شادی ) بعد از هر پیروزی ،مشکلات اقتصادی و شکم های گرسنه شان را فراموش می کنند ما هم دغدغه هایمان یادمان می رود.
فوتبال وسیله عجیبی است.خوشبختی موقت می آورد...فراموشی می آورد.......ببین ! آبی که نبودی تو؟!

کامران نجف زاده: یادداشتهای یک خبرنگار

قهرمانی

 

 پرسپولیس همیشه قهرمان

 

 

 

قهرمانی پرسپولیس بر هواداران این عشق سرخ مبارک...