یار پنهان...

با همه ی لحن خوش آوایی ام
در به در کوچه تنهایی ام
ای دو سه تا کوچه ز ما دور تر

نغمه تو از همه پر شور تر

کی میشود این فاصله را کم کنی

محنت این قافله را کم کنی
کاش که همسایه ما میشدی

مابه اسایه ما میشدی
هر که به دیدار تو نائل شود
یک شبه حلال مسائل شود

دوش مرا حال خوشی دست داد
سینه ما را عطشی دست داد

نام تو بردم لبم اتش گرفت
شعله به دامان سیاوش گرفت
نام تو ارامه جان من است
نامه تو خط امان من است

ای نگهت خواستگه افتاب
بر من ظلمت زده یک شب بتاب

پرده بر انداز به چشمم ترم
تا بتوانم به رخت بنگرم
این نفست یارو مدد کار ما
کی و کجا وعده دیدار ما