لبیک یا حسین...
هزار سال فزون شد ز وقعه عاشورا ولى ز تعزیه هر روز، روز عاشور است
یَا کَرْبَلا أفیکِ یُقْتَلُ جَهْرَةً سِبْطُ المطَهَّرِ أنَّ ذَا لَعَجِیبُ 
لبیک یا حسین
پرسیدم از هلال چرا قامتت خم است گفتا خموش باش که ماه محرم است گفتم محرم اس
ت، چرا قامتت خم است گفتا غم حسین مگر ماتمی کم است... 
میدونی ندیده عاشقت شدم....
میدونی ندیده عاشقت شدم....
می خوام یه بار ببینمت بهم میگی نمیشه.....
آقا جون من هنوز ندیدمت این غصه کم نیست 
آقااااااا حتی نتونستم ضریح پاکتو ببینم.
آقا جون خونه جدتو تونستم ببینم اما آرزومه بتونم آقامو ببینم....
میدونم لیاقت دیدن شمارو تو خوابم ندارم
اما ...... حتی لیاقت دیدن ضریح شمارو هم ندارم؟؟؟!!!
ای حسن یوسف ای تنهاترین تنهای صحرا تنها آرزوم اینه بذاری نوکرت باشم
آقا جون چرا یه شب قدم مبارکتو به باغ خیالم نمیذاری ...
خودت منو صدا زدی حالا نگو نمی خوای....نگو دلم برات حرم نیست آقاااااا
آقا جون دیوونتم به مولا دیوونگی انگار بدم نیست آقا... سایه سر غیرعلم نیست آقااااااااا
آقا جون تواین دریای غم زمونه
دست این همیشه دست به دامنتو بگیر
تلخ ترین روز
همیشه به دنبال تلخ ترین روز زندگی می گشتم
و اینک تلخ ترین روز زندگی ام بود
روزی که از همه روزهای تلخ زندگی ام تلخ تر بود......
امروز می شود گاهی اوقات در انتهای تمام بودن ها
به یک نبودن رسید........
و ...........
دیروز...
دیروز که با تو وداع کردم در خود مردم
دیروز که به آشیانه ات رفتی...... من تنهای تنها در کلبه خود ماندم
دیروز که نگاه آخر را تبسم بخشیدیم ......من همانند کودکی گریستم
دیروز که گریستم به خاطر سادگی و ساده لوحی دیروز خودم
و تنهایی و فراق امروز بود .......
عزیز من
دیروز نگاهت کلامت و لبخندت
همگی به یاد ماندنی است و به یاد همگی آنها زنده ام و قلبم می تپد
قلبی که محزون است
اما این حزن و اندوه تا به کی؟؟؟؟؟
امروز دلم به وسعت تمام ساعتهای تنهاییم گرفته
دلم گرفته از بی مهری و بی وفایی ......
دلم گرفته ازصاحب اون دلی که بدی از من ندید. اما من هرچه از اون دیدم بدی بود و غم
اشک
ای مونس تنهاییم......قدمت بر چشم.......ای میهمان ساعتهای تنهاییم
